جمعه, 07 اردیبهشت,1403

همه مطالب

مقالات

مرثیه‌ای بر یک رویا
 

مرثیه‌ای بر یک رویا

اثنی عشری به‌صورتی مؤکد به مسئله شایعه‌سازی در دنیای مطبوعات می‌پردازد که با گسترش فضای مجازی وارد مرحله‌ی تازه‌ای شده است. اما چیزی که در رویای فالاچی بیشتر از همه خواننده را متأثر می‌کند این است که چه افراد آسیب‌دیده و چه افراد آسیب زننده در متن شایعه‌ها، خود مشغول تحصیل یا تدریس در رشته ارتباطات هستند. استفاده از اصطلاحات و نظریه‌های علوم ارتباطات به خوبی از دغدغه‌های شخصیت‌ها پرده برمی‌دارد که هر چند گاهی از اعتدال خارج شده و کارکرد توضیح‌دهنده یافته‌اند اما هیچ‌گاه به مرحله‌ای بحرانی نمی‌رس...
پنجشنبه، 09 آبان 1398 | Article Rating

محسن خیابانی- در سال‌های اخیر فضای مجازی و نقشی که به‌عنوان یک خبرگزاری غیررسمی و گاه رسمی در گسترش اخبار برعهده داشته به مرحله‌ای غیرقابل انکار رسیده است. این فضا به‌علت ویژگی‌های خاص خودش نسبت به رسانه‌های رسمی مکتوب و غیر مکتوب، پتانسیل بالاتری برای شایعه‌پردازی دارد. فرشته اثنی عشری در رمان رویای فالاچی تمرکز ویژه‌ای روی این سویه‌ی تاریک فضای مجازی دارد اما رویکردش به‌گونه‌ای است که ضمن توصیف ویژگی‌هایی از شبکه‌های مجازی که بستری برای شایعه‌پردازی فراهم می‌کنند، انگشت اتهامش را در اصل رو به کاربران این شبکه‌ها می‌گیرد.

رویای فالاچی حول دو دانشجوی ارتباطات به نام مسعود و هاله می‌گردد که علاقه‌ای ناگفته به یکدیگر دارند. فصل اول فصل مسعود و فصل دوم فصل هاله نام دارد و پس از آن داستان به تناوب و با حفظ زاویه‌ی سوم شخص محدود، تمرکزش را از روی یکی از این دو بر روی دیگری می‌برد و عنوان فصل‌ها نیز با همین تناوب به فصل مسعود یا هاله تغییر می‌کند. این تغییر به علت تنوعی که در بررسی مسائل از منظر هر یک از این دو شخصیت ایجاد می‌کند هم بر جذابیت اثر افزوده است و هم مفاهیم مورد نظر نویسنده را بهتر به مخاطب القاء می‌کند. هیچ‌یک از دو شخصیت اصلی کتاب، معصوم و عاری از اشتباه نوشته نشده‌اند اما نسبت به اطرافیانشان تمایل بیشتری به انجام کار درست دارند و در نهایت به شکلی قربانی جامعه‌ی یکسان‌ساز مطبوعاتی‌ای می‌شوند که حتی اعتراض و افشاگری را توأم با فرمانبرداری و سربه‌زیری می‌خواهد.

اگر رمان را به سه بخش تقسیم کنیم، بخش اول صرف توصیف تلاش‌های مسعود و هاله را برای فعالیت در فضای مطبوعات شده، بخش میانی نیز به بغرنج شدن شرایط این‌دو به علت شایعه‌هایی که در فضای مجازی برایشان درست می‌شود می‌پردازد و بخش سوم که کوتاه‌ترین بخش کتاب است دورنمایی از سرنوشت نهایی هاله و مسعود در فعالیت‌های مطبوعاتی و دیگر جنبه‌های زندگیشان می‌دهد.

اثنی عشری به‌صورتی مؤکد به مسئله شایعه‌سازی در دنیای مطبوعات می‌پردازد که با گسترش فضای مجازی وارد مرحله‌ی تازه‌ای شده است. اما چیزی که در رویای فالاچی بیشتر از همه خواننده را متأثر می‌کند این است که چه افراد آسیب‌دیده و چه افراد آسیب زننده در متن شایعه‌ها، خود مشغول تحصیل یا تدریس در رشته ارتباطات هستند. استفاده از اصطلاحات و نظریه‌های علوم ارتباطات به خوبی از دغدغه‌های شخصیت‌ها پرده برمی‌دارد که هر چند گاهی از اعتدال خارج شده و کارکرد توضیح‌دهنده یافته‌اند اما هیچ‌گاه به مرحله‌ای بحرانی نمی‌رسند.

در همان فصل اول که مسعود در کافی‌نت با فرد میانسالی مواجه می‌شود که نام خانوادگی خود را به اصرار فرزندانش عوض کرده و به‌خاطر فشارهایی که اقوام و آشنایانش به او آورده‌اند قصد بازگرداندن نام خانوادگیش را دارد، مشخص می‌شود که مسئله‌ی اثنی عشری در این اثر، هویت نیز هست. مسعود در وبلاگش و فضای مجازی با هویتی مجهول یا ناشناخته فعالیت می‌کند و در فرازهایی از داستان درگیر شناختن پدر واقعیش می‌شود. بحران هویت برای هاله ابعاد وسیع‌تری دارد. هاله در دو روزنامه -که گردانندگانش دو استاد او با گرایشات متضاد فکری و رقیب حرفه‌ای هستند- با نام مستعار مطلب می‌نویسد و در فضای مجازی نیز اغلب با استفاده از نام خودش فعالیت نمی‌کند.

تجربه‌ای که خود اثنی عشری از خوابگاه‌های دانشجویی، گروه‌های تلگرامی دانشجویی و کلاس‌های دانشگاه داشته کمک بزرگی بوده تا با استفاده از خلاقیتش در نویسندگی، این‌ها را علاوه بر درگیرکننده بودن برای خواننده تا حد زیادی نزدیک به آن‌چه که هستند توصیف کنند و به همین دلیل رمان 295 صفحه‌ای رویای فالاچی به اثر خوش‌خوانی تبدیل شده که یک‌نفس تمام کردنش –اگر کمی وقت آزاد داشته باشید- کار دشواری نیست.

 

تصاویر
  • مرثیه‌ای بر یک رویا
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

جستجو