جمعه, 07 اردیبهشت,1403

همه مطالب

مقالات

رمان «همه» آینه‌ای از جامعه ماست
 

رمان «همه» آینه‌ای از جامعه ماست

جلسه نقد و بررسی رمان «همه» نوشته تیمور آقامحمدی با حضور محمد حسینی، محمدقائم خانی و نویسنده اثر در کتابفروشی گوشه برگزار شد.
شنبه، 19 آذر 1401 | Article Rating

محمد حسینی ضمن تشکر از شهرستان ادب بابت انتشار این رمان و کتابفروشی گوشه برای برگزاری جلسه نقد کتاب گفت: رمان ذاتی انکارگر و بنیادبرافکن دارد و قصدش انتقاد از تمام آن‌چیزی است که هست. رمان در تلاش است بنیان آن‌چه هست برافکنده شود و آن‌چه او می‌گوید حاکم شود. اساس رمان از زمان «دن کیشوت» اثر سروانتس تا امروز نگاهی انتقادی به جریان و فرهنگ حاکم داشته و به‌دنبال جایگزینی آن‌چه خود در رمان می‌گوید به جای وضعیت موجود است. منظورم این نیست که رمان رفتاری آنارشیستی داشته باشد، شما وقتی رمانی عاشقانه هم می‌خوانید انکار آن‌چه در بیرون هست با آن‌چه در داستان وجود دارد می‌بینید. جهانی در داستان آفریده می‌شود که جهان ایده‌آلی نویسنده است. پس اگر مطلوب این است پس آن‌چه به جز این است، مطلوب نیست. کتاب‌ها در بیان این ماجرا به دو شکل عمل می‌کنند: یک؛ کتاب‌هایی که می‌گویند «متأسفانه شرایط این‌گونه است» که برمی‌گردد به ذات انکارگر آن. دو؛ کتاب‌هایی که می‌کوشند بگویند «چرا این‌گونه است». رمان «همه» نوشته تیمور آقامحمدی جزء دسته اول است.

نویسنده «آبی‌تر از گناه» با بیان این‌که ماجرای معدن نقطه اتکای رمان است، افزود: تمام داده‌های علمی می‌گوید که این‌جا باید یک معدن غنی باشد، اما نیست. این مسأله در تمام رمان مستتر است. پدری وجود دارد که همسر و فرزندانی دارد اما ناگهان گذاشته و به ترکیه رفته است. در جایی از رمان متوجه می‌شویم که تمام مدتی که رفته، منتظر بوده به او بگویند برگردد؛ چرا؟ در ادامه پدرزنی داریم که درست در زمانی که به‌نظر می‌رسد همه چیز بر وفق مراد است، می‌گذارد و می‌رود؛ چرا؟ درست مثل معدنی که باید غنی باشد، اما نیست. تمام این‌ها برمی‌گردد به آن نکته که متأسفانه اوضاع این‌گونه است. با ترسیم آن‌چه هست، وظیفه چرایی آن را به عهده خوانندگان گذاشته می‌شود. رفتار شخصیت‌ها به طور مشخص دلایلی دارد اما در داستان گفته نمی‌شود و صرفاً به نمایش گذاشته می‌شود. همه شرایط برای پدرزن مهیاست و طبق خواسته اوست، در شرایط درست و دقیقی که زندگی باید به طور منطقی ادامه پیدا کند، او می‌گذارد می‌رود، عین معدن.

آقامحمدی به درستی چرا این‌گونه است را نگفته و هر خواننده‌ای استنباط خودش را از این موضوع دارد. به باور من، پدرزن الان نرفته بلکه سال‌ها پیش رفته است، در ذهن خودش رفته است، الان فرصت آن پدید آمده است که به صورت فیزیکی برود. دامادی وارد زندگی‌اش شده، تکلیف دخترش روشن شده، بازنشسته شده است و حالا وقت رفتن است. این مسأله می‌تواند آینه‌ای از جامعه ما باشد، من به قوت می‌توانم بگویم که اگر زنگ تک‌تک خانه‌های این کشور را بزنید، تعداد آدم‌هایی که مدت‌هاست در ذهن خودشان رفته‌اند، ابداً عدد کمی نخواهد بود. موضع رمان «همه» چرا این‌گونه است نیست بلکه به این‌گونه هست می‌پردازد.

این منتقد «همه»‌ را رمانی خواندنی و جذاب توصیف کرد و ادامه داد: نویسنده از فاکتورهای جذابی استفاده کرده است. داستان با ماجرای جوانی شروع می‌شود که به دختری علاقه‌مند شده است و حالا زنانی که در زندگی‌اش بوده‌اند را مرور می‌کند. همه این‌ها انگیزه‌ای برای دنبال‌کردن رمان می‌شود.

نویسنده رمان «آن‌ها که ما نیستیم» در توضیح اهمیت نوع زیست نویسنده گفت: سال‌ها پیش روزی با آقامحمدی در همدان قدم می‌زدیم. برای بار صدم سیگار را ترک کرده بودم و برای دوستی که سیگار می‌کشید توضیح دادم که با این روش‌ها می‌شود سیگار را ترک کرد، آن دوست گفت: «تنها هزینه‌ای که در زندگی برای خودم می‌کنم همین سیگار است، حقوقم را که دودستی تقدیم زنم می‌کنم، مرا بکشند هم سیگارم را ترک نمی‌کنم.» من گفتم حتماً این را خواهم نوشت، حالا من ننوشتم و دیدم که آقامحمدی در این رمان آن را نوشته. درستش هم این است، نویسنده می‌گوید که من از هرچه بلد بودم نوشته‌ام، هرچه زندگی افراد غنی‌تر باشد و نویسنده کوشیده باشد برای ادراک جهان، قاعدتاً ادبیات بهتری هم پدید خواهد آمد. هیچ رابطه مستقیمی هم با رفاه ندارد، بلکه نوع زیستن مهم است که باید ادراک‌گر باشد. متأسفانه جسارت زیستن از ما دریغ شده است.

محمد حسینی این کتاب را مینی‌مالیستی نامید و افزود: نویسنده قاعده و بازی‌ای را شروع می‌کند که از روی جلد آغاز و در پشت جلد تمام می‌شود. کتاب در دو، سه صفحه اول قواعدش را با ما در میان می‌گذارد. ما با کتابی طرف نیستیم که بخواهد خیلی درباره جزئیات و حواشی حرف بزند. «همه» رمانی مینی‌مالیستی و حداقل‌گراست و چیزهایی را می‌گوید که لازم است بیان شود. این کتاب از فرمی مینی‌مال برخوردار است. منظورم از فرم، تکنیک و ساختار نیست بلکه نقشه‌ای کلی است؛ مثلاً زمینی را به ما نشان می‌دهند بعد می‌گوییم این‌جا مناسب ویلاسازی یا آپارتمان‌سازی یا هتل‌سازی است، فقط دارم درباره این مناسبت صحبت می‌کنم. همه‌چیز جزئی از فرم است، از جمله زبان، زاویه‌دید، تکنیک یا هر عنصر دیگری که به ما کمک می‌کند برای بناکردن آن چیزی که تصمیم به ایجادش گرفته‌ایم. نگاه اثر مینی‌مالیستی است و حواشی حذف شده؛ اگرچه در هر 20، 30 صفحه خرده‌روایت‌هایی هم دیده می‌شود، اما به‌طور کلی دارای حاشیه نیست. نگاه مینی‌مالیستی می‌تواند خواننده را در آغاز رمان کمی گمراه کند و فکر کند این کتاب شخصیت‌ها و مکان‌های زیادی دارد و ممکن است خواندن آن سخت باشد. اگر مخاطب حوصله کند و 15، 20 صفحه جلو برود، همه چیز خیلی روشن و دقیق سر جای خود می‌نشیند. نویسنده در رمان قلمی ژورنالیستی پیدا کرده است و باید در 5 صفحه نخست کمی آرام‌تر حرکت می‌کرد. منظورم از قلم ژورنالیستی، خفیف‌کردن یک نوع ویژگی و سبک نوشتاری نیست. یکی از کارهای درست و بجایی که روزنامه‌نگاران حرفه‌ای می‌کنند این است که در لید خبر و پاراگراف اول اطلاعات فراوانی می‌گنجانند و در ادامه یکی، یکی به سراغ آن‌ها می‌روند و توضیح می‌دهند. این ترفند جذاب برای خواندن و ادامه‌دادن خبر، گزارش یا ناداستانی است که روزنامه‌نگاران می‌نویسند. این موضوع (که فقط در چند صفحه اول رمان «همه» دیده می‌شود)، شاید کمی خواننده را گمراه کند که باید اطلاعاتی را حفظ کنم تا از داستان سردربیاورم.

نویسنده کتاب «مبنای ویرایش کتاب و مقدمه زبان داستان» درباره سایر ویژگی‌های کتاب گفت: «همه» به شدت زبان پاکیزه‌ای دارد و بیشترین توفیقی که نویسنده داشته در حوزه نثر است و به‌لحاظ نثری کتاب بی‌غلطی است. این کتاب، داستان شخصیت و موقعیت نیست، داستان جغرافیاست. آدم‌ها از جایی به جای دیگر، از عشقی به عشقی دیگر و از آرزویی به آرزوی دیگر سفر می‌کنند. داستان دو پدر را داریم که رفته‌اند، یکی از پدرها فرصت بازگشت را پیدا می‌کند و می‌فهمد آسمان همه‌جا همین رنگ است و در جای دیگر آن‌ چیزی را که می‌خواسته پیدا نکرده، پدر دیگر آن فرصت را به دست نمی‌آورد.

تیمور آقامحمدی، نویسنده رمان «همه» نیز درباره این اثر گفت: اگر از من بپرسند سخت‌ترین کار زندگی‌ات چه بوده، می‌گویم نوشتن این رمان. روند نوشتن «همه» 40 ماه زمان برد، در صورتی‌که طبق قاعده باید خیلی کم‌تر از این‌ها زمان می‌برد. شروع و تمام کردن آن خیلی مرا اذیت کرد، حالا که منتشر شده، حس می‌کنم معنادارکردن کاغذ سفید و حیات دادن به کلمات مرده، لذت تماشایی به من داده که تمام سختی‌ها را در نظرم کم‌رنگ کرده است. بعد از رمان اول وقتی سراغ بعدی یعنی رمان نوجوان «رونی یک پیانو قورت داده» رفتم، گمان می‌کردم کارم راحت‌تر شده است، اما این‌گونه نبود؛ نوشتن برایم عذاب‌آور است و فقط با شگردهایی تحمل‌پذیرش می‌کنم. هنگام نوشتن رمان «همه» کوشیدم برای ساخت آن هرچه توانم است و بلدم را به خدمت بگیرم و حتی می‌ترسیدم اگر همه داشته‌هایم را رو کنم چیزی برای بعد باقی نخواهد ماند، اما در ادامه دریافتم این‌گونه نیست و به قول شرلی جکسون، اگر نویسنده‌ای به سلامت به 30 سالگی برسد، می‌تواند تا آخر عمر از گذشته‌اش بنویسد. بنابراین کم‌فروشی نکرده‌ام و هرچه در آن مقطع در توان داشتم به‌کار بستم و از خودم و چیزهایی که برایم مهم بودند، نوشتم.

تصاویر
  • رمان «همه» آینه‌ای از جامعه ماست
  • رمان «همه» آینه‌ای از جامعه ماست
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

جستجو