چهارشنبه, 05 اردیبهشت,1403

همه مطالب

مقالات

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر!
 

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر!

پنجشنبه، 18 آذر 1400 | Article Rating

پرونده رمان «همه» اثر «تیمور آقامحمدی» با یادداشتی به قلم «محمدهادی عبدالوهاب» به‌روز می‌کنیم:

 

 

انسان چیست؟ این بزرگ‌ترین سوال تاریخی بشر است. تمام فلاسفه، از عهد پیشاسقراط تا قرن بیست و یک، پایه تأملات و نظریات خود را درباره جهان، چه در زمینه اجتماع و سیاست و چه تعاملات شخصی و احوال درونی، روی پاسخ به این سؤال بنا کرده‌اند. منشأ بسیاری از علوم، از پزشکی تا روان‌شناسی شناخت انسان بوده. و تا کنون کسی پاسخ دقیقی به این سؤال نداده؛ شاهدش تنوع و تعدد ادیان و مکاتب.

سقراط در تأملات و گفتگوهایش با دیگران، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌‌های انسان، و سبب تمایزش با سایر موجودات را هوشیاری می‌دانست. او از این رو، با جوانان به گفت‌وگو می‌پرداخت و آنان را به سوال و تفکر درباره خود، ارزش‌ها و خدایان دعوت می‌کرد. و از آن‌جا که بنیان‌های سست آن عصر، با تفکر و اندیشه زیر سؤال می‌رفت، به «فاسد کردن جوانان» محکوم و در نهایت محاکمه شد.

محاکمه! این اساسی‌ترین نتیجه زیر سؤال بردن بنیان‌هاست. اگر پایه‌ها محکم باشند، پرسش‌گر محکوم خواهد شد و اگر بنیان‌ها سست، بانیان و مدافعان‌ش محاکمه. بنیان‌ها فقط در حکومت معنا نمی‌یابند. هر انسانی بن‌مایه‌‌ای دارد؛ ریشه‌هایی که درخت وجودش را بر آن رشد داده. ریشه‌هایی که نشان در شاخه‌ها و میوه‌ها می‌گذارند و شک، مادر تفکر، هنگام چشیدن مزه تلخ میوه‌ها آغاز می‌شود. میوه‌ای که در رمان «همه»، بهرام می‌چشد و آیدین را به شک می‌اندازد.

می‌توان شخصیت بهرام را با معیارهای روان‌شناختی بررسی کرد. یک زمینه خوب است برای آزمایشات فرویدی. همان‌طور که نویسنده با همین ابزار، به جراحی عقده‌های درونی آیدین می‌پردازد و ریشه آرزوها، افکار و اعمال‌ش را در کودکی، نوجوانی، مادر و پدرش می‌جوید، اما چیزی که «همه» را متفاوت از سایر رمان‌های روان‌شناختی رایج بازار کرده، محاسبه است. محاسبه‌ای که به محاکمه می‌انجامد؛ هرچند اندک، موضع دارد و با ژست‌های پلورالیستیِ روان‌شناسانه، به همه حق نمی‌دهد. نتیجه آن که آیدین به جای آن که مثل یک روان‌کاو، بهرام را دراز کند و با شنیدن چگونگی شکل‌گیری عقده‌هاش، برای‌ش دل‌سوزی کند، به تقبیح عمل‌ش می‌پردازد. آیدین مهندس معدن است و متخصص کشف. او پس از دریافت تماسی تلفنی از بهرام، با شنیدن جملاتی شبیه اعتراف از او، کلاه ایمنی به سر می‌گذارد و معدن متروکه را بازگشایی می‌کند. معدن متروکه بهرام، که دیگر طلایی در آن نیست. اعماق ترسناک و تاریکی که در آن فقط گرگ پیدا می‌شود، نه گوهر. «گفت دانایی که گرگی خیره‌سر... هست پنهان در نهاد هر بشر...»

آیدین با دیدن عاقبت عجیب و شوم بهرام، به خود فرو می‌رود. برای او دیدن شخصیتی به استحکام بهرام که چگونه مقابل خواسته‌های نفسانی واداده، دچار محاسبه‌‌ای درونی می‌شود. محاسبه نفس پس از محاکمه بهرام. شک، وجود او را فرا گرفته. آیدین، هم‌زمان که در چشم گرگ بهرام نگاه می‌کند، معدن درون‌ش را به دنبال گرگ جوان خود حفر می‌کند. «روز پیری گر که باشی هم‌‌چو شیر... ناتوانی در مصاف گرگ پیر»

حالا همه‌چیز برای زیر و رو شدن زندگی آیدین مهیاست. اگرچه این تحول را در رمان نمی‌بینیم. اما او، حالا برای اولین بار دارد از خود سوال می‌کند. سوال ناشی از شک. سوالی، مشابه سوالات سقراط درباره بنیان‌های یونان باستان. درباره خدایان آتن. آیدین، درباره نفسی از خود سوال می‌کند که مشابه یک «الهه» درون‌ش زیست می‌کرده. همراه‌ش نفس می‌کشیده و اعمال و افکارش را جهت می‌داده. چیزی که از آن، به عنوان تنه اصلی درختی یاد می‌کند، که سرچشمه تمام شاخه‌هاست. آیدین که دوست نداشته از پدرش یاد کند، خاطرات مشترک‌ش با پدر را زیر ذره‌بین می‌گذارد. او که حتی از یادآوری محل تولد و زندگی دوران کودکی‌ش ابا داشته، بنابر حادثه‌ای، دوباره به وطن بازمی‌گردد. به اصل‌ها. به تنه‌ها و ریشه‌ها. و بعد شاخه‌ها را یکی‌یکی نگاه می‌کند: شغل، رشته تحصیلی، دوستی‌ها، ازدواج، همه و همه از همان تنه برآمده. و این محاسبه درونی، ذیل یک سوال بزرگ ادامه می‌یابد: «چه چیزی آیدین را از بهرام متمایز می‌کند»؟

برای تیمور آقامحمدی البته، پاسخ به این سوال اهمیتی ندارد. همین‌طور که نتیجه تحول درونی آیدین. این که اساساً آیدین، صداهای درون‌ش را مثل خاکستری با خاک خفه می‌کند، یا مسیر جدیدی را برای زیستن انتخاب خواهد کرد. آقامحمدی، یک رمان جمع و جور 150 صفحه‌ای نوشته، فقط برای یک برش کوتاه از زندگی. تنها برای تذکر لحظات. برای پرداختن به وجه دیگری از سوالِ انسان چیست. و برای محاسبه و محاکمه درونی مخاطبی که با دنیای کوچک اما عمیق این کتاب مواجه می‌شود. اگر پایه‌ها محکم باشند، پرسش‌گر محکوم خواهد شد و اگر بنیان‌ها سست، بانیان و مدافعان‌ش محاکمه. و به راستی، چه کسی محکوم شد؟ سقراط یا آتن؟

                                               این اثر را از فروشگاه اینترنتی ادب‌بوک تهیه نمایید

تصاویر
  • وای اگر این گرگ گردد با تو پیر!
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

جستجو