شنبه, 01 اردیبهشت,1403

همه مطالب

مقالات

من انسانی مثل شما هستم!
 

من انسانی مثل شما هستم!

شخصیت پردازی "یونس" تداعی گر آیه قرآن خطاب به پیامبر خدا ص ست که می فرماید: انا بشر مثلکم.. نویسنده #به_نام_یونس در رمانش نشان داده است که طلبه و روحانی و مبلغ دین هم یک انسان است مثل بقیه انسان ها که در موقعیت های مختلف احساس و واکنش انسانی و طبیعی دارد.
دوشنبه، 29 مرداد 1397 | Article Rating

 

به نام یونس

 

کتاب «به نام یونس» نوشته حجت الاسلام والمسلمین «علی آرمین» با حضور «هادی خورشاهیان» و «سمیه عالمی» عصر دوشنبه 22 مردادماه97 در «مدرسه اسلامی هنر» نقد شد.

 

«علی آرمین» نویسنده رمان «به نام یونس» دربارهی مکان و جغرافیای ساخته شده در داستانش گفت: «فضا و ستینگ داستان تقریباً همان فضایی است که حدود ده سال پیش برای تبلیغ به آنجا رفته بودم. آن روزها اصلا به فکر نوشتن داستان نبودم. بعدها وقتی قرار شد رمانی بنویسم و از آنجا به عنوان محل رخدادهای داستانم استفاده کنم رجوع کردم و به دقت موارد مختلفی مثل لهجه و روابطشان را بررسی کردم. طرحی هم که نوشته شد کاملا تخیلی بود و اتفاقی که بخواهد برای من واقع شده باشد نبود.» حجت الاسلام «آرمین» در ادامه به همراهی و نظارت و راهنمایی «حمیدرضا شاهآبادی» اشاره کرد و افزود: «به نام یونس» اگر نقطه قوتهایی داشته باشد به خاطر نظارت و راهنمایی ایشان است.

 

«به نام یونس» تقریباً نعل به نعل، همان داستان حضرت یونس است!

هادی خورشاهیان نخستین منتقد جلسه از اسم کتاب شروع کرد و «به نام یونس» را اسمی ایهامدار، جالب و شاعرانه دانست که با رخدادهای داستان از جمله افتادن قرعه به نام یونس که شخصیت اصلی داستان است، تناسب دارد.

وی ماجرای داستانی رمان «به نام یونس» را بسیار شبیه به داستان حضرت یونس دانست و گفت: «داستان تقریباً نعل به نعل، همان داستان حضرت یونس است که شنیدیم. حتی ما به ازای آدمها و فضا هم همان شکلی است و قوم، همان قوم حضرت یونس است.».

این منتقد در بخشی از صحبتهایش داستان «به نام یونس» را مشابه داستان «برکت» نوشته «ابراهیم اکبری دیزگاه» معرفی کرد و وجه شباهت را در ظرف زمانی رخدادهای داستان در ماه مبارک رمضان و محور بودن شخصیت طلبه برشمرد، اما خواسته و مسئله شخصیتهای دو رمان را وجه تفاوت آنها دانست و گفت: 

روحانی کتاب برکت میخواست به آرامش درونی و حال و هوای طلبگی و مبلغبودن خودش برگردد، اما روحانی کتاب «به نام یونس» به خاطر خوب شدن دخترش نجمه نذر کرده است در یک روستای دورافتاده به تبلیغ دین برود و در خدمت خدا و خلقش باشد.

نویسنده رمان «من كاتالان نيستم» درباره اهمیت شخصیت در داستان گفت و شخصیت یونس را مورد مهم رمان «به نام یونس» خواند و گفت: «قرعه انداختن و رفتن یونس به چاه و قرعه انداختن در کشتی برای حضرت یونس در رفتار یونس پیغمبر و یونس این رمان مفهوم پیدا میکند، رفتاری که هم میتواند بیرونی باشد و هم درونی و در این کتاب بیشتر رفتار درونیاش مهم است.»

نویسنده «خواب مرگ» شروع رمان «به نام یونس» را شروع بسیار خوبی دانست که از همان آغاز فضای داستان را معرفی میکند و برای خواننده میسازد: «اتفاقی که افتاد؛ مینیبوس رنگ و رو رفته، مه، گمشدنها، آمدن زودهنگام ماه مبارک رمضان و... ».

 

 

 

طلبه هم جزئی انسانی از همین جامعه بشری است!

«سمیه عالمی» صحبتهایش را با تبریک گفتن به نویسنده آغاز کرد و افزود: این کار از کار قبلی نویسنده که یک کار نوجوان به نام «پرواز با پاراموتور را دوست دارم» است، یک سر و گردن بالاتر است، هم به لحاظ نثر و زبان و هم به لحاظ قابلیتهای داستانی.

وی در بررسی کلی «به نام یونس» گفت: «جناب آرمین از آن دسته روحانیونی هستند که در واقع قالب جدیدی غیر از منبر را برای ارائه محتوای دینی انتخاب کردهاند، قالبی به نام رمان. انتخاب این قالب برای ارائه محتوای دینی اگر سختتر از منبر رفتن نباشد سهلتر نیست. از طرف دیگر، جناب آرمین به عنوان یک طلبه نویسنده، رمانی تولید کرده که شخصیت اصلیاش یک طلبه است. به این ترتیب این رمان خاص میشود.»

نویسنده «مسافر جمعه» در بررسی نمادها و نشانههای «به نام یونس» شخصیت اصلی داستان و سرگذشت و رفتارهای او را برداشتی از   آیه 110 سوره کهف دانست که میفرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ». براین اساس، یونس داستان بارها اشاره میکند و میگوید که یک انسان است و همان احساس و نیازها و رفتارهای انسانی را دارد و حتی از تاریکی میترسد. در کل میخواهد اشاره کند به اینکه طلبه هم جزئی انسانی از همین جامعه بشری است و لذا میتواند خطا کند؛ صاحب احساس و صاحب خطاست.»

او در ادامه به تحول درونی شخصیت در این داستان پرداخت و بیان کرد: «جناب یونس با قصد تبلیغ و برای نذر راهی سفری میشود که اساس تغییراتی در روحانی داستان ما میشود. این تغییرات بخش عمدهاش درونی اتفاق میافتد. نکته خوب داستان در این است که این تغییرات در اجتماع پیرامون شخصیت طلبه اتفاق میافتد. یعنی طلبه توی اتاقش ننشسته و فقط درگیریهای ذهنیاش نیست که او را به سوی تغییر میبرد، بلکه مواجههاش با اجتماع او را به سوی تغییر میبرد. به این ترتیب، وابستگی نهاد روحانیت و اجتماع را دوباره تبیین می‏کند که این دو از هم جدا نیستند.»

اشاره به تغییر رویکرد نهاد روحانیت در مواجهه با اجتماع و ارائه رویکرد جدیدی از تبلیغ و طلبه امروز ویژگی دیگری بود که این منتقد در بررسی رمان به آن تصریح کرد و شاهد مثال آورد.

وی نگاه و سخن کلی رمان «به نام یونس» را در آیه 199 سوره اعراف خلاصه کرد که میگوید: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِض عَنِ الجَاهِلِین» شخصیت اصلی داستان به نام یونس در مواجهه با ناملایمتها و بیمهریهای دیگران اگرچه عصبانی میشود و خودخوری میکند، در اخلاق فردی عفو میکند. در اخلاق اجتماعی امر به معروف میکند و وقتی حرفش را قبول نمیکنند، مجادله نمیکند! رویگردانی میکند و کارش خودش را انجام میدهد.

 

«سلسله نشستهای نقد داستان طلاب» همکاری مشترک «مدرسه اسلامی هنر» و «شهرستان ادب» است که هر ماه برگزار می شود و نخستین جلسه اش به نقد کتاب «به نام یونس» اختصاص یافت.

 

/پایان/

 


تصاویر
  • من انسانی مثل شما هستم!
  • من انسانی مثل شما هستم!
  • من انسانی مثل شما هستم!
  • من انسانی مثل شما هستم!
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

جستجو